هشدار به جوانان ایرانی چرا و بوسیله چه کسانی این همه دروغ درباره آئین زرتشت ساخته شده. مکیاول سیاستمدار معروف ایتالیائی سده 16 در کتاب «هنر جنگ» مینویسد« اگر بخواهی ملتی را به بردگی بکشی، فرهنگ او یعنی هویت او را درهم بشکن. و اگر فرهنگ او غیر قابل خرده گیری بود، تا آنجا که بتوانی از ابزار دروغ استفاده کن و با دروغ آنرا از پای در بیاور، چون زمانی که ابزار «راستی» را در دست نداری، دروغگوئی بزرگترین عامل پیروزی است» . این شیوه اتدیشه ای را سده ها پیش از مکیاول، نخست تازیان و سپس تازی پرستان در 00 14 سال گزشته به خوبی ( و با پیروزی نسبی» در مورد ایرانیان برای در هم کوبیدن فرهنگ و هویت آنها انجام داده اند.

ادامه مطلب
تاريخ : 9 / 6 / 1392 ا 10 قبل از ظهر نويسنده : سام ا

کورش

كورش درمیان قومی چوپان و كوهستانی و در دشت های فراخ و كوهستان های بلند پارس زاده شد و ازمیان خاندان هخامنشی، كه رهبران پارسیان از آن برخاستند، بیرون آمد.



ادامه مطلب
تاريخ : 10 / 5 / 1392 ا 5 بعد از ظهر نويسنده : سام ا

از آنجایی که هر کشور و ملتی نشانه و سمبولی ویژه از خود دارند ایرانیان یکی از کهن ترین مردمانی هستند که سمبولی بسیارشگفت انگیز و سراشر از دانش و فرهنگ و خرد از خود به جای گذاشته اند که با اندوه فراوان بسیاری از ما ایرانیان از آن نا آگاه هستیم . این نشان ” فره وشی” یا ” فروهر” نام دارد که قدمت آن بیش از ۴۰۰۰ سال تخمین زده شده است . تاریخچه فره وشی ی افروهر به پیش از زایش زرتشت بزرگوار این پیر و فیلسوف خرد و فرهنگ و دانش جهان باز میگردد . سنگ نگاره هایشاهنشاهان هخامنشی در کاخهای پرسپولیس و سنگ نگاره های شاهنشاهان ساسانی همه حکایت از آن دارد . نکته بسیار شگفت انگیز این نشان ملی ما ایرانیان آن است که تک تک این نشان دارای مفهوم دانشی نهفته است . اینک به تشریح این نشان ملی می پردازیم :

۱- قرار دادن چهره یک پیرمرد سالخورده در این نگاره اشاره به شخص نیکوکاری و یکتا پرستی دارد که رفتار و ظاهر مرتب وپسندیده اش سرمشق و الگوی دیگر مردمان بوده است و دیگران تجربیات وی را ارج می نهادند .

۲- دست راست نگاره به سوی آسمان دراز شده است که این اشاره به ستایش “دادار هستی اورمزد” خدای واحد ایرانیان دارد که زرتشت در ۴۰۰۰ سال پیش آنرا به جهان هدیه نمود .

۳- چنبره ای ( حلقه ای ) دردست چپ نگاره وجود دارد که نشان از عهد و پیمانی است که بین انسان و اهورامزدا بسته میشود و انسان باید خدای واحد را ستایش کند و همیشه در همه امور وی را ناظر بر کارهای خود بداند . مورخین حلقه های ازدواجی که بین جوانان رد و بدل می شود را برگرفته شده از همین چنبره میدانند و آنرا یک سنت ایرانی میدانند که به جهان صادر شده است . زیرا زن و شوهر نیز با دادن چنبره ( حلقه ) به یکدیگر پیمانی را با هم امضا نموده اند که همیشه به یکدیگر وفادار بمانند .

۴- بالهای کشیده شده در دو طرف نگاره اشاره به تندیس پرواز به سوی پیشرفت و ترقی در میان انسانهاست و در نهایت امر رسیدن به اورمزد دادار هستی خدای واحد ایرانیان است .

۵- سه قسمتی که روی بالها به صورت طبقه بندی شده قرار گرفته است اشاره به سه دستور جاودانه پیر خرد و دانش جهان “اشو زرتشت” دارد . که بی شک میتوان گفت تا میلیون سال دیگر تا جهان در جهان باقی باشد این سه فرمان پابرجاست و همیشه الگو و راهنمای مردمان جهان است . این سه فرمان که روی بالهای فروهر نقش بسته شده همان کردار نیک ، گفتار نیک ، پندار نیک ایرانیان است .

۶- در میان کمر پیرمرد ایرانی یک چنبره ( حلقه ) بزرگ قرار گرفته شده است که اشاره به ” دایره روزگار” و جهان هستی دارد که انسان در این میان قرار گرفته است و مردمان موظف شده اند در میان این چنبره روزگار روشی را برای زندگی برگزینند که پس از مرگ روحشان شاد و قرین رحمت و آمرزش الهی قرار بگیرد .

۷- دو رشته از چنبره ( حلقه ) به پایین آویزان شده است که نشان از دو عنصر باستانی ایران دارد . یکی سوی راست و دیگری سوی چپ . نخست ” سپنته مینو” که همان نیروی الهی اهورامزدا است و دیگری انگره مینو” که نشان از نیروی شر و اهریمنی است . انسان در میان دو نیروی خیر و شر قرار گرفته است که با کوچکترین لرزشی به تباهی کشیده می شود و نابود خواهد شد . پس اگر از کردار نیک ، گفتار نیک ، پندار نیک پیروی کند همیشه نیروی سپنته مینو در کنار وی خواهد بود و او به کمال خواهد رسید و هم در این دنیا نیک زندگی خواهد کرد و هم در دنیای پسین روحش شاد و آمرزیده خواهد بود .

۸- انتهای لباس پیرمرد سالخورده باستانی ایران که قدمتی بیش از ۴۰۰۰ سال دارد به صورت سه طبقه بنا گذاشته شده است که اشاره به کردار نیک ، گفتار نیک ، پندار نیک دارد . پس تنها و زیباترین راه و روش نیک زندگی کردن و به کمال رسیدن از دید اشو زرتشت همین سه فرمان است . که دیده می شود امروز جهان تنها راه و روش انسان بودن را که همان پندارهای زرتشت بوده است را برای خود برگزیده است و خرافات و عقاید پوچ را به دور ریخته است .

 

این تنها گوشه ای از آثار نیاکان گرامی ماست که امروز وظیفه ماست از آن پاسداری کنیم




تاريخ : 14 / 12 / 1391 ا 11 بعد از ظهر نويسنده : سام ا

 

گرگها ! خوب    بدانند  از ایل غریب / گر پدر  مرد تفنگ پدز هست هنوز- گر چه مردان قبیله همگی کشته  شدند / توی گهواره چوبی  پسری هست هنوز - آب اگر نیست  نترسیدکه در قافله مان/ دل دریایی چشمان تری هست  هنوز



تاريخ : 14 / 12 / 1391 ا 11 بعد از ظهر نويسنده : سام ا

بگو ای خداوند جان و خرد                            بگو با من از مکر دیوان و دد

بگو خاک من از چه ویران شده                     لگد مال  سم ستوران  شده

بگو ای خداوند جان آفرین                           بگو با من از خاک ایران زمین

که ماوای من ملک تازی نبود                         بجز نیکی و سرفرازی نبود

که علم و خرد زاده ی پارس بود                      دل آدمی غرق در یاس بود

بزن نعره ای دل که طوفان شده                    کنام کیان خاک موران شده

دگر نامی از رستم و کاوه نیست              کنون مرد این بوم آزاده کیست

خرد مرد واین خانه  ویران شده                  تهی  از سران و دلیران  شده

بگو ای خداوند جان آفرین                           بگو با من از خاک ایران زمین

بگو خاک من از چه ویران شده                    لگد مال  ثم  ستوران  شده



تاريخ : 14 / 12 / 1391 ا 7 بعد از ظهر نويسنده : سام ا
 
درود به همه دوستانم

 

مطلب بسیار جالبی می خوام بزارم...

فیلم در جستجوی کوروش کبیر In Search in Cyrus The Great

موضوع: زندگی کوروش بزرگ

قالب فیلم: WMA

حجم:۷۰۴۴۱ کیلوبایت kb

دانلود فیلم



تاريخ : 14 / 12 / 1391 ا 5 بعد از ظهر نويسنده : سام ا

ذوالقَرنَین واژه‌ای است عربی به معنی دارنده دو شاخ، دو سده یا صاحب دویست سال. ذوالقرنین یکی از شخصیت‌های قرآن و کتاب است. بر اساس قرآن، ذوالقرنین، سه لشکر کشی مهم داشت نخست به غرب، سپس به شرق، و سرانجام منطقه ای که در آن یک تنگه کوهستانی وجود داشت، او مرد مومن و موحد و مهربانی بود واز طریق عدل و داد منحرف نمی شد و به همین جهت مشمول لطف خدا بود، او یار نیکوکاران و دشمن ستمگران و ظالمان بود و به مال و ثروت دنیا علاقه ای نداشت، او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز، او سازنده سدی بود، که در آن به جای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شده است و هدف او از ساختن این سد کمک به گروهی مستضعف درمقابل ظلم و ستم قوم  بوده است.

ذوالقرنین در قرآن

داستان ذوالقرنین در قرآن در سوره کهف به این شرح آمده است:

و از تو در باره ذو القرنین مى‏پرسند. بگو: براى شما از او چیزى مى‏خوانم. (۸۳) ما او را در زمین مکانت دادیم و راه رسیدن به هر چیزى را به او نشان دادیم. (۸۴) او نیز راه را پى گرفت. (۸۵) تا به غروبگاه خورشید رسید. دید که در چشمه‏اى گِل‏آلود و سیاه غروب مى‏کند و در آنجا مردمى یافت. گفتیم: اى ذو القرنین، مى‏خواهى عقوبتشان کن و مى‏خواهى با آنها به نیکى رفتار کن. (۸۶) گفت: اما هر کس که ستم کند ما عقوبتش خواهیم کرد. آن گاه او را نزد پروردگارش مى‏برند تا او نیز به سختى عذابش کند. (۸۷) و اما هر کس که ایمان آورد و کارهاى شایسته کند، اجرى نیکو دارد. و در باره او فرمانهاى آسان خواهیم راند. (۸۸) باز هم راه را پى گرفت. (۸۹) تا به مکان برآمدن آفتاب رسید. دید بر قومى طلوع مى‏کند که غیر از پرتو آن برایشان هیچ پوششى قرار نداده‏ایم. (۹۰) چنین بود. و ما بر احوال او احاطه داریم. (۹۱) باز هم راه را پى گرفت. (۹۲) تا به میان دو کوه رسید. در پس آن دو کوه مردمى را دید که گویى هیچ سخنى را نمى‏فهمند. (۹۳) گفتند: اى ذو القرنین، یأجوج و مأجوج در زمین فساد مى‏کنند. مى‏خواهى خراجى بر خود مقرر کنیم تا تو میان ما و آنها سدى برآورى؟ (۹۴) گفت: آنچه پروردگار من مرا بدان توانایى داده است بهتر است. مرا به نیروى خویش مدد کنید، تا میان شما و آنها سدى برآورم. (۹۵) براى من تکه‏هاى آهن بیاورید. چون میان آن دو کوه انباشته شد، گفت: بدمید. تا آن آهن را بگداخت. و گفت: مس گداخته بیاورید تا بر آن ریزم. (۹۶) نه توانستند از آن بالا روند و نه در آن سوراخ کنند. (۹۷) گفت: این رحمتى بود از جانب پروردگار من و چون وعده پروردگار من در رسد، آن را زیر و زبر کند و وعده پروردگار من راست است. (۹۸)
 


تاريخ : 14 / 12 / 1391 ا 5 بعد از ظهر نويسنده : سام ا

ی وطن ای یادگار کاوه و خشم فریدون

                                                    ای که از تو پا گرفته صد هزاران مرد میدون

ای وطن ای کاخ پر نقش و نگار تخت جمشید

                                            ای که هرجا مانده از تو روشنی در قلب خورشید

ای وطن ای باغ پرآیینه ی پردیس کوروش 

                                                 ای که نامت سربلند از آرش و تندیس کوروش

 ای وطن ای خانه ی اجدادی جمشید جاوید

                                             ای که افکار خردمندان تو بر سینه ی بیگانه تابید

کن گواهی از هجوم تازیان بی سرو پا

                                                      از سقوط سرفرازی های دین و ملک دارا



تاريخ : 29 / 5 / 1391 ا 7 بعد از ظهر نويسنده : سام ا
.: Weblog Themes By RozSkin :.